0
+ سبد خرید بزرگنمایی ۷,۶۰۵ ذخیره

رمان تمنای وجودم

رمان تمنای وجودم

کتاب رمان تمنای وجودم داستان مستانه دختر زیبا و حاضر جوابی است که در ترم آخر رشته عمران درس می‌خواند. او این ترم باید در یکی از شرکت‌های ساختمانی مشغول به کار شود. او و دوستش شیرین به سختی در شرکت یکی از آشنایان پدرش مشغول به کار می‌شوند و …
در بخشی از کتاب رمان تمنای وجودم می‌خوانیم:
اشکم همین طوری پایین میومد. با دست بسته‌ام اشکم رو پاک کردم. نباید گریه می‌کردم. یه نفس بلند کشیدم. از این که فهمیدم امیر حالش خوبه خدا رو شکر کردم.
صدای داد و فریاد امیر و مهندس وحدت میومد. اما لحظه‌ای بعد صدای امیر قطع شد و صداهای نامفهومی میومد. معلوم بود که دهنش رو با یه چیزی بستن.
همین طور فین فین می‌کردم که چشمم به تلفن افتاد. می‌خواستم بلند بشم که مهندس وحدت و حسن اومدن بیرون و در اتاق رو بستن.
مهندس وحدت داد زد: ببین چه گندی زدی؟
- من که گفتم جریان چی شد.
- آخه احمق یک ساعت دیگه صبر می‌کردی بعد اون غلط رو می‌کردی.
- آخه من از این خانوم وقتی که داشت می‌رفت پرسیدم همه رفتن اون هم گفت همه رفتن.
- حسن خفه شو. من نمی‌دونم چرا به تو کله خر اطمینان کردم. به فرض هم که این گفته باشه تو نباید اول چک می‌کردی؟
- چک کردم آقا. کسی نبود. نمی‌دونم چطوری سر و کله‌اش پیدا شد.


مشخصات فایل
نویسنده مهرنوش
صفحات ۴۵۴
حجم (MB) ۲.۵۵
نوع فایل pdf
قیمت ۳,۰۰۰ تومان

نظرات کاربران
افزودن نظر
محصولات مرتبط